بسم الله الرحمن الرحیم
نتیجه مباحثه سوره کوثر در تفسیر التحریر: کاظمی، موذنی و علیزاده
سوال:
مکی و مدنی بودن سوره در تفسیر تاثیر گذار است.
مکی یا مدنی بودن سوره:
هل هی مکیة أو مدنیة؟ تعارضت الأقوال و الآثار فی أنها مکیة أو مدنیة تعارضا شدیدا
1. جمهور مکی است:
شاهد: مقتضای آنچه روایت در مورد ان شانئک هو الابتر است دال به مکی بودن است.
2. عن الحسن، قتاده، مجاهد، عکرمه: مدنی است
شاهد: 1. صحیح مسلم که حدیثی از انس بن مالک نقل می کند و در متن حدیث آنفا آمده است دو نکته استفاده می کنند: 1- در آغاز هجرت اسلام آورده است و لفظ آنفا در حدیث یعنی زمان نزدیک که این دو مطلب با مدنی بودن سوره سازگار است.
شاهدی از درون سوره:
· «وانحر» نحر در حج است یا عید قربان است که در مدینه واجب شده است.
· «ان شانئک هو الابتر» ردی بر کلام عاصی بن وائل نیست تا اینکه سوره مکی باشد.
*** اگر بپذیریم که سوره مدنی است که ایشان نظرشان همین است در حدیبیه نازل شده است. و الأظهر أن هذه السورة مدنیة،
أغراضها:
مشتمل بر:
1) بشارة النبیء صلى اللّه علیه و سلم بأنه أعطی الخیر الکثیر فی الدنیا و الآخرة.
2) أمره بأن یشکر اللّه على ذلک بالإقبال على العبادة.
3) أن ذلک هو الکمال الحق لا ما یتطاول به المشرکون على المسلمین بالثروة و النعمة و هم مغضوب علیهم من اللّه تعالى لأنهم أبغضوا رسوله، و غضب اللّه بتر لهم إذا کانوا بمحل السخط من اللّه.
4) أن انقطاع الولد الذکر لیس بترا لأن ذلک لا أثر له فی کمال الإنسان.
نکات تفسیری و مستندات آنها:
إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ:
1. الاهتمام بالخبر
2. الإشعار بأنه شیء عظیم یستتبع الإشعار بتنویه(بزرگ کردن و مدح کردن) شأن النبیء صلى اللّه علیه و سلم
مستند هر دو نکته: افتتاح الکلام بحرف التأکید
3. الکلام مسوق مساق البشارة
4. وإنشاء العطاء لا الإخبار بعطاء سابق (آیا این کلام توضیح همان نکته فوق است؟)
مستند : سیاق کلام است.
5. و ضمیر العظمة مشعر بالامتنان بعطاء عظیم.
الکوثر:
اسم فی اللغة للخیر الکثیر
6. وزن فَوعَل:
اگر جامد باشد: مثل کوکب: لاتدل علی غیرمسماه
اگر مرکب باشد: مثل کوثر: کانت صیغته مفیدة شدة ما اشتقت منه
مستند: بناء على أن زیادة المبنى تؤذن بزیادة المعنى، و لذلک فسره الزمخشری بالمفرط فی الکثرة،یوصف الرجل صاحب الخیر الکثیر بکوثر من باب الوصف بالمصدر. مستند: شعر عرب
فَصَلِّ لِرَبِّکَ و انحر:
نکات تفسیری در این آیه و مستند آنها:
1. نماز، شکر بشارتی است که در آیه قبل بود. مستند: فإن الصلاة أفعال و أقوال دالة على تعظیم اللّه و الثناء علیه و ذلک شکر لنعمته.
2. دو جا، محل مخالفت کفار با رسول بوده است (نماز، قربانی)پس مناسب است که امر به شکر زیاد به وسیله نماز و قربانی برای خدای یگانه شود.
3. استحقاق عبادت به خاطر ربوبیت است. مستند: عدول از ضمیر به اسم ظاهر: لما فی لفظ الرب من الإیماء إلى استحقاقه العبادة لأجل ربوبیته فضلا عن فرط إنعامه. محور ربوبیت پروردگار است که مستحق عبادت است چه رسد به اینکه از زیادی انعامش باشد.
4. تشریف نبی و قرب حضرت به پروردگار و اینکه خدا او را تربیت کرده و مهربانی داشته. مستند: إضافة (رب) إلى ضمیر المخاطب لقصد تشریف النبیء صلى اللّه علیه و سلم و تقریبه، و فیه تعریض بأنه یربّه و یرأف به.
5. یظهر أن هذه تسلیة لرسول اللّه صلى اللّه علیه و سلم عن صدّ المشرکین إیّاه عن البیت فی الحدیبیة،
6. مشخص می شود که تفریع امر به نحر با امر به صلات با غرض سوره مناسب است که مشرکین برای بتها نماز و قربانی می کردن
7. تقدیم صل بر انحر: به خاطر رعایت فاصله راء؟ یرشح إیثار النحر رعی فاصلة الراء فی السورة. و للمفسرین الأولین أقوال أخر فی تفسیر «انحر» تجعله لفظا غریبا
8. فأعلمه اللّه تعالى بأنه أعطاه خیرا کثیرا، أی قدره له فی المستقبل و عبر عنه بالماضی لتحقیق وقوعه،عبر عنه بالماضی لتحقیق وقوعه، فیکون معنى الآیة کمعنى قوله تعالى: إِنَّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبِیناً
9. عطف وَ انْحَرْ على فَصَلِّ لِرَبِّکَ. -إن کانت السورة مکیة، هو إیماء إلى إبطال نحر المشرکین قربانا للأصنام. و جواب تردید حضرت در مورد اینکه مشرکین برای اصنام انجام می دهند تو برای خدا نحر نکنی.- إن کانت السورة مدنیة، و کان نزولها قبل فرض الحج کان النحر مرادا به الضحایا یوم عید النحر و لذلک قال کثیر من الفقهاء إن قوله: فَصَلِّ لِرَبِّکَ مراد به صلاة العید،
إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ :
1. استئناف یجوز أن یکون استئنافا ابتدائیا. و یجوز أن تکون الجملة تعلیلا لحرف إِنَّ إذا لم یکن لرد الإنکار یکثر أن یفید التعلیل
2. أن المقصود به ردّ کلام صادر من معیّن، و حکایة لفظ مراد بالرد،مستندش: اشتمال الکلام على صیغة قصر و على ضمیر غائب و على لفظ الأبترو شان نزول معروف را بیان می کنند که البته این با مدنی بودن که دلیل می آوردند سازگار است یاخیر؟؟؟
و الْأَبْتَرُ:
1. لمن نقص منه ماهو من الخیر: مستند:حقیقته المقطوع بعضه و غلب على المقطوع ذنبه من الدواب و یستعار لمن نقص منه ما هو من الخیر فی نظر الناس تشبیها بالدّابة المقطوع ذنبها تشبیه معقول بمحسوس؟
2. الأبتر بمعنى الذی لا خیر فیه. نه من لا عقب له.
مستند: 1- لأن العاصی بن وائل له عقب، فابنه عمرو الصحابی الجلیل، و ابن ابنه عبد اللّه بن عمرو بن العاص الصحابی الجلیل و لعبد اللّه عقب کثیر.2- کمال در داشتن فرزند نیست و فرزند نداشتن نقص نیست. چرا که مردم هستند که فرزند نداشتن را نقص می دانند زیرا آنها رغبت و طلب فرزند دارند تا عصای پیریشان شود اما پیامبر را خداوند کمال بخشید کمال ذاتی د ررسالت و کمال عرفی در اصحاب و امتی که داردند. پس اگر پیامبر فرزندی نداشت نقصی نیست چرا که نقص در صفات و خلایق و عقل را ما نقص می دانیم. (عمرعاص را صحابی جلیل می داند و این با معنایی که خودشان می کنند که لاخیر له سازگار نیست. )
3. و فی الآیة محسن الاستخدام التقدیری لأن سوق الإبطال بطریق القصر فی قوله:
هُوَ الْأَبْتَرُ نفی وصف الأبتر عن النبیء صلى اللّه علیه و سلم، لکن بمعنى غیر المعنى الذی عناه شانئه؟
4. الشانئ: 1- المبغض و هو فاعل من الشناءة و هی البغض 2- یقال فیه: الشنآن، و هو یشمل کل مبغض له من أهل الکفر فکلهم بتر من الخیر ما دام فیه شنآن للنبیء صلى اللّه علیه و سلم
نظرات شما: نظر